به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، مرحوم علامه حسن زاده آملی پس از ارتحال استادش علامه طباطبایی(ره) شعر زیبایی در فراق ایشان سرود.
متن شعر علامه حسن زاده آملی به این شرح است؛
صبا به کوی عزیزان روضه رضوان
سلام ما به حضور عزیز ما برسان
حضور قدسی قدیس عیسوی مشرب
که مرده زنده نمودی به حکمت و عرفان
حضور فخر اماثل جناب علامه
حضور صدر افاضل مفسر قرآن
حضور نور دل و دیدگان اهل ولا
حضور صاحب تفسیر فرد المیزان
حضور مالک درج نهایة الحکمه
حضور سالک مجذوب اولیای زمان
پیام ما برسانش که ای فرشته خصال
که ای خجسته فعال و که ای ستوده بیان
ببین تفاوت ره از کجاست تا به کجا
تو را است شادی وصل و مرا غم هجران
لقای روی توام آنزمان که شد حاصل
نمودهام به حقیقت زیارت انسان
ز امهات و اصول مجالس فیضت
رسیدهایم به معنی واقع احسان
سکوت تو همه فکر و کلام تو همه ذکر
بیان تو همه بکر و نوشتهات برهان
به حکمت نظری بو علی و توصنوان
به حکمت عملی بو سعید و توسیان
دراست تو به معیار خواجه و صدرا
قداست تو نمودار بوذر و سلمان
اشارت تو نجات و عبارت تو شفا
روایت تو نصوص روایت و قرآن
عنایت تو فتوحات فیض عین حیات
حکایت تو فیوضات جلوه سبحان
ز عقل کل پدری و ز نفس کل مادر
سزا است مثل تو فرزند حی بن یقظان
فغان و آه که نشناختیم قدر تو را
گرفت از کف ما نعمتی چنین، کفران
کنون به سوگ تو بنشستهایم در حسرت
کنون ز دوری تو اوفتاده در حرمان
نه من ز هجر تو اندر خروش و افغانم
که در خروش و فغانست خطه ایران
قیامتی شده برپا به قم که واهمه گفت
مگر که زلزلت الارض را رسیده زمان
مگر که یونسی اندر دهان ماهی شد
مگر که نوح به کشتی نشست در طوفان
مگر که مه به محاقش رسید ناهنگام
مگر که نیر اعظم به ظل شده است نهان
مگر که عرش برین بر زمین فرود آمد
و یا جنازه علامه شد به عرش روان
صدای ضجه مرد و زن و صغیر و کبیر
ز ارتحال چنان عالم عظیم الشان
قلم شکسته و دلخسته و زبان بسته
چگونه وصف تو را مثل من کند عنوان
ز درس و بحث و ز تعلیم و تربیت تا هست
سخن، فیوض الهی تو را رسد هر آن
تو جان جان حسنزاده کی روی از یاد
اگرچه پیکرت از دیدگان شده پنهان
۳۱۳/۱۷